وقتی باران می بارد

باران بهانه بود تا تو زیر چتر من تا انتهای کوچه بیایی!...

وقتی باران می بارد

باران بهانه بود تا تو زیر چتر من تا انتهای کوچه بیایی!...

اصل قورباغه ای!

شاید داستان قورباغه و ظرف آب را شنیده باشید . این داستان مثال خوبی برای زوال تدریجی است . اگر یک قورباغه تیزهوش و شاد را بردارید و داخل یک ظرف آب جوش بیندازید قورباغه چه کار میکند ؟ بیرون می پرد ! در واقع قورباغه فورا به این نتیجه          می رسد که لذتی در کار نیست و باید برود . حالا اگر همان قورباغه یا یکی دیگر را بردارید و داخل یک ظرف آب سرد انداخته و ظرف را روی اجاق گذاشته و به آرامی حرارت دهید قورباغه چه کار می کند ؟ استراحت می کند و چند دقیقه بعد به خودش می گوید که ظاهراً آب گرم شده است . و تا چشم به هم بزنید یک قورباغه آب پز آماده است . آیا اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید که بیست کیلو چاق شده اید نگران نمی شوید ؟ البته که می شوید ! سراسیمه به بیمارستان تلفن می زنید الو الو اورژانس ، کمک ، کمک ، من چاق شده ام ! اما اگر همین اتفاق به تدریج رخ دهد و ماهی یک کیلو چاق شوید آیا باز هم همین عکس العمل را انجام می دهید ؟ نه ! با بی خیالی از کنارش می گذرید . برای کسانی که ورشکسته می شوند . اضافه وزن می آورند یا طلاق می گیرند ، این حوادث دفعتاً اتفاق نمی افتد یک ذره امروز یک ذره فردا و سرانجام یک روز هم انفجار ! و آنها با تعجب می پرسند “ چرا این اتفاق افتاد ؟ “

نتیجه :

 زندگی به تدریج اتفاق می افتد . زندگی ماهیت انبارشوندگی دارد و هر اتفاقی به اتفاق دیگر افزوده می شود .    

 

http://www.fxacm.com

نظرات 1 + ارسال نظر
علی راد چهارشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:23 ب.ظ http://novin21.blogsky.com

سلام خانم
زندگی برای کسانی که چیزهی زیادی رو با شور و اشتیاق دوست می دارن بهشت است.
یا علی
التماس دعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد