حاشا که من به موسم گل ترک می کنم | من لاف عقل میزنم این کار کی کنم | |
مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم | در کار چنگ و بربط و آواز نی کنم | |
از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت | یک چند نیز خدمت معشوق و می کنم | |
کی بود در زمانه وفا جام می بیار | تا من حکایت جم و کاووس کی کنم | |
از نامه سیاه نترسم که روز حشر | با فیض لطف او صد از این نامه طی کنم | |
کو پیک صبح تا گلههای شب فراق | با آن خجسته طالع فرخنده پی کنم | |
این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست | روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم |
مردان بزرگ اراده می کنند و مردان کوچک آرزو
پرسش های ما افکار ما را می سازند.
اگر دنبال موفقیت نروید، خودش دنبال شما نخواهد آمد.
چون قنوت درختان همیشه سبز باشید.
مواظب باشید موقع حسابرسی، خودتان به خودتان زیاد تخفیف ندهید.
ادامه مطلب ...زن شاهکار خلقت استبرنارد شاو
زیباترین خوی زن ، نجابت اوستارد بزرگ
در دنیا تنها دو چیز زیباست ، زن و گلمالرب
روزی حضرت موسی ( علیه السلام ) در کوه طور ، به هنگام مناجات عرض کرد :
ای پروردگار جهانیان !
جواب آمد :
ادامه مطلب ...بارالها!
در پیشگاه تو ایستاده ام،
و دستهایم را بسوى تو بلند کرده ام،
آگاهم که در بندگى ات کوتاهى نموده و در فرمانبرى ات سستى کرده ام،
اگر راه حیا را مى پیمودم از خواستن و دعا کردن مى ترسیدم...
ولى … پروردگارم!
آن گاه که شنیدم گناهکاران را به درگاهت فرا مى خوانى ،
و آنان را به بخشش نیکو و ثواب وعده مى دهى ،
... براى پیروى ندایت آمدم،
و به مهربانى هاى مهربانترین مهربانان پناه آوردم.
و به وسیله پیامبرت که او را بر اهل طاعتت برترى داده، و اجابت و شفاعت را به او بخشیدى ،
و به وسیله برترین زن،
و به فرزندانش، که پیشوایان و جانشینان اویند،
و به تمامى فرشتگانى که به وسیله اینان به تو روى مى کنند، و در شفاعت نزد تو، آنان را که خاصان درگاه تواند، وسیله قرار مى دهند، به تو روى مى آورم.
... پس بر ایشان درود فرست،
و مرا از دلهره ملاقاتت درامان دار،
و مرا از خاصّان و دوستانت قرار ده،
پیشاپیش، خواسته و سخنم را آنچه سبب ملاقات و دیدن تو مى شود قرار دادم
اگر با این همه، خواسته ام را رد کنى ، امیدهایم به تو به یأس مبدّل مى گردد،
همچون مالکى که از بنده خود گناهانى دیده و او را از درگاهش رانده،
و آقایى که از بنده اش عیوبى دیده و از جوابش سر باز مى زند.
واى بر من اگر رحمت گسترده ات مرا فرانگیرد،
اگر مرا از درگاهت برانى ، پس به درگاه چه کسى روى کنم؟
اما... اگر براى دعایم درهاى قبول را گشوده، و مرا از رساندن به آرزوهایم شادمان گردانى ، چونان مالکى هستى که لطف و بخششى را آغاز کرده، و دوست دارد آن را به انجام رساند، و مولایى را مانى که لغزش بنده اش را نادیده انگاشته و به او رحم کرده است.
در این حالت نمى دانم کدام نعمتت را شکرگزارم؟
... آیا آن هنگام که به فضل و بخششت از من خشنود شده، و گذشته هایم را بر من مى بخشایى ؟
... یا آن گاه که با آغاز کردن کرم و احسان بر عفو و بخششت مى افزایى ؟