بار خدایا باز دل به یاد تو فغان می کند.
نمی دانم در جستجوی تو دیرینه کتاب کهن تاریخ را مطالعه کنم یا چشم بر صفحه آسمان بدوزم؟
دل را به یاد موهبتهای تو آرام کنم یا به تعریف آفریده هایت؟
خدایا، گاه که از همه نا آدمیها خسته می شوم یاد تو تحمل زیستن را برایم آسان می سازد.
خدایا عشق زیباست اما کدامین عشق پرشور تر از عشق به توست که یادت قلبها را به اوج لذتها می رساند و مرگ را زیباترین پدیده ها می سازد.
خدایا، شرم مرا از آن باز می دارد که از تو چیزی بخواهم چرا که هر چیزی را قبل از آنکه بخواهم به من داده ای.
اما خدایا سه چیز را از کسی که آفریدی دریغ مدار که تا زنده ام توان خواندن نماز ایستاده را داشته باشم، که عشقت از دلم بیرون نرود و آن زمان که مرا خواندی در راه تو باشم.
سلام.خیلی زیبا بووود.مخصوصا پست جدیدت رو خیلی دوست دارم.به منم سری بزنی خوشحال میشم
اگر گفتید این نوشته از کیه؟!
متاسفانه نمیدونم مال کیه
اگه شما بگید ممنون میشم..
سلام
تبادل لینک اجازه میدید
ممنونم
سلام. به صورت اتفاقی اومدم وبلاگتون. فکر می کنم تا حدودی با هم هم عقیده هستیم خوشحال میشم به وبلاگم بیای .موفق باشی.
ممنون که سر زدی
پاینده باشی